یوهان سباستین باخ که بود؟
مبتکر دورۀ باروک و پادشاه کونترپوان
یوهان سباستین باخ، آهنگساز آلمانی، که در نیمه اول قرن هجدهم و در بخش پایانی دوره باروک زندگی میکرد. او یکی از سرشناسترین آهنگسازان تاریخ موسیقی کلاسیک به حساب میآید. به ویژه استفاده نوآورانۀ وی از کنترپوان بر توسعه موسیقی کلاسیک تاثیر بهسزایی داشت.
تولد سباستسن باخ
یوهان، این با استعدادترین عضو خانوادهای با استعداد، در سال 1685 در شهر آیزرناخ در مرکز آلمان متولد شد. او هشتمین و کوچکترین فرزند یوهان آمبروسیوس باخ، سرپرست موسیقی دانان شهر و ماریا الیزابت لامهرت بود، و تنها ده سال داشت که با مرگ مادرش در سال 1694 و یک سال بعد، با درگذشت پدرش یتیم شد.
باخ نزد چه کسانی رشد یافت؟
یوهانِ ده ساله، پس از مرگ والدینش در سال 1965-1964 ، نزد برادر بزرگش یوهان کریستف باخ که به عنوان نوازنده ارگ در کلیسای سنت مایکل مشغول به کار بود نقل مکان کرد و پس از مدتی او به همراه یکی از دوستانش در مدرسۀ معتبر سنت مایکل ثبت نام کرد، اگرچه پیش از عزیمت به شهر شمالیِ لونبورگ نواختن ارگ را از برادر خود آموخته بود.در برخی شواهد نیز گفته میشود پدرش نیز آموزش ویولن را به او فرا داده بوده است.
فعالیتهای موسیقیایی سباستین باخ
وی در لونبورگ با گئورگ بوهم، نوازنده ارگ و آهنگساز آشنا شد و همچنین آثار یوهان آدام راینکِن، ارگ نواز شهیر در هامبورگ را شنید و از نزدیک شاهد موسیقی ارکسترال درباری در نزدیکی شهر تِسله بود.
آغاز به کار
یوهان درسال 1703 به عنوان نوازنده موسیقی درباری در وایمار مشغول به فعالیت شد، اما پس از یک سال پذیرفت که به عنوان نوازنده ارگ در آرنِشتات – یعنی جایی که مرخصی چهار هفتهای خود را به سه ماه تبدیل کرد و این کار دردسر زیادی برایش ایجاد کرد – به فعالیت خود ادامه دهد.
اگرچه باخ وقت سر خاراندن نداشت، اما برای شنیدن نوای ارگ بوکستههوده و آشنایی با موسیقی او به لوبِک سفر کرد و مستقیماً به سراغ وی رفت.
نگارش کانتاتای کلیسا
بههرحال او پیش از عزیمت به مولهائوزِن به عنوان نوازنده ارگ کلیسای سنت پیتر به مدت سه سال و نیم در آرنشتات زندگی کرد، اما میتوان دوران حضور او در مولهائوزن را از مهمترین دوران زندگیاش به حساب آورد، زیرا در آنجا قطعاتی را ساخت که امروزه آن را به عنوان هستۀ اصلی موسیقی او میشناسیم: کانتاتای کلیسایی.
در سال 1708 پای باخ در ابتدا به عنوان نوازنده ارگ به دربار وایمار باز شد و سپس توانست به عنوان کنسرت مایستر در آنجا فعالیت کند. در آنجا با توجه به آنچه که از دیتریش بوکسته هوده و دیگر آهنگسازان شمال آلمان و همچنین آهنگسازان سبک ایتالیایی و فوانسوی آموخته بود استفاده کرد و قطعات بسیار پر باری برای ارگ نوشت. قطعاتی که بیانگر توانایی فوقالعاده او در ارائه و درک عمیق و شگفتانگیز از سازهایی است که برای آنها قطعاتی را مینگاشته. شاهد این ادعا قطعاتی مانند پاساکاگلیا در سی مینور و اُرگِلوبخلین (کتاب کوچک ارگ) است که برای نوازندگان تازهکار نگارش شده است.
ظاهراً باخ برای اولین بار در وایمار بود که با کنسرتوهای ایتالیایی بهویژه از نوع تکنوازی ونیزی که توسط ویوالدی ساخته شده بود آشنا شد. نتایج اولیۀ درک و تفسیر او از فرمها را میتوان نهتنها در تنظیم قطعات تکنوازی هارپسیکورد و ارگ ویوالدی و دیگران که در وایمار میساخت مشاهده کرد، بلکه این نتایج در کانتاتاهایی که در سالهای حضور در وایمار _در سال 1713 تا زمان ترک آنجا به کاتِن در سال 1717_ مینوشت نیز قابل مشاهده است. به ویژه سه کانتات مذهبی او به دلیل لحن و اصالتی که در آنها وجود دارد توجهمان را جلب میکنند :
Christ lag in Todesbanden (مسیح آرمیده در چنگال مرگ) ،
Ich hatte viel Beumernis (سرشار از اندوهم) ،
Nun kimn, der Heiden Heiland (خود را بنما ای ناجی گنهکاران).
باخ به شکلی درخشان اُورتور فرانسوی و سرود لوتری را در کُر آغازین این قطعات ترکیب میکند. کانتاتای غیر مذهبی فوقالعاده این دوره_ War mir behagt, ist, Nur die muntre jaad!
(شکاری دلگشا تمام آرزوی من است) _ ادای احترام به دوکِ شهر زاکسِن است.
مرگ و ازدواج 2 رویداد مهم در زندگی باخ
مسئولیتهای باخ در کوتن با آنچه در وایمار انجام میداد متفاوت بود. دغدغه اصلی او به عنوان کاپلمایستر، ادارۀ ارکستر دربار شاهزاده لئوپولد بود که در میان اعضای آن خودِ شاهزادۀ با استعداد هم به عنوان نوازنده ویولا داگامبا (ویولای زانویی) حضور داشت. سنگ بنای ارکسترال سالهای حضور باخ در کوتن (1717-1723) کنسرتوهای براندنبورگ است که در پاسخ به فرمان کریستین لودویگ، مارگرافِ (لقبی اشرافی) براندبورگ است. زندگیِ به ظاهر رضایتبخش باخ در کوتن تحت تاثیر دو رویداد قرار گرفت. اولین آن مرگ همسرش ماریا باربارا در سال 1719 بود، و دومین آن که در اواخر همان سال و درست پس از ازدواج دومش با آنا ماگدالِفا ویکله روی داد، ازدواجِ خودِ شاهزاده بود که این موضوع مایۀ تاسف باخ شد، زیرا شاهزاده همسری را انتخاب کرد که هیچ علاقهای به موسیقی نشان نمیداد. بنابراین دوستیِ خلاقانه بین این آهنگساز و شاهزاده به پایان رسید و باخ مجبور شد به دنبال جایی جدید بگردد. در سال 1722 او برای کار به عنوان کانتور (سرپرست موسیقی کلیسا) و سرپرست گروه کُر مذهبی در کلیسای سنت توماس در لایپزیک ثبت نام کرد و پس از حواشیهایی احمقانه، تلهمن و کریستف گرانپر به عنوان کاندیداهای این پست ترجیح دادده شدند، اما بالاخره او در آپریل 1723 رسماً در این پست مشغول به فعالیت شد.
باخ به عنوان کانتور در کلیسای سنتتوماس و سرپرست در لایپزیک، همزمان مسئولیت فعالیتهای موسیقیایی کلیسای اصلی شهر و ساخت قطعات برای مناسبتها را بر عهده داشت.
در بین سال های 1723 و 1729 او نه تنها سه دورۀ کامل کانتاتهای مذهبی را برای کلیسا نوشت بلکه نگارش دو قطعه دیگر یعنی مصائب سَنت جان (Passion St John) (1724) و سَنت متی (St Matthew)(1727) را به پایان رساند. بیشتر کانتاتها آثاری کاملا نوآورانه و به شکلی خیره کننده با اصالت بودند که موضوعات آنها مصیبتنامهها، ارتوریوها و مراسم عشاءربانی در سی مینور بودند.
اواخر دهه 1720 درگیریهایی بین باخ و مقامات لایپزیگ صورت گرفت. دلیل توبیخ آنها کوتاهی باخ در انجام وظایف خود بود. حالا زمان آن رسیده بود که باخ برای توسعۀ فعالیتهای خود کار جدیدی را شروع کند. این بود که در سال 1729 مدیریت یک کالج موسیقی در لایپزیگ را بر عهده گرفت که عمدتاً از دانشجویان تشکیل شده بود.
نسخۀ خطی کنسرتوهای شماره شش باخ به تاریخ 24 مارس 1721 برمیگردد. اگرچه نگارش آن به دوران قبلتر یعنی سالهای حضور او در وایمار مربوط است. از جمله آثار کلیدیِ این دوره عبارتند از: سوناتها، پارتیتها برای ویولون بدون همراه، سوئیتهایی برای تکنوازی ویولون سل، شش سونات برای ویولون و هارپسیکورد، و چندین مجموعه برای تکنوازی هارپسیکورد به ویژه کتاب یک از چهل و هشت اشاره کرد.
علاوه بر آن باخ به فعالیتهایش در 20 سال آخر عمر خود ادامه داد و به ساخت، اصلاح و جمعآوری قطعات، ارائه رسیتال برای ارگ و مشاوره در ساخت ساز میپرداخت. آثار او در این دوره عبارتند از: mass در سی مینور، Goldberg Variations برای هارپسیکورد (1742-1741)، Art of Fugue, Musical Offering. باخ از ارتباط خود با این جامعۀ جدید لذت میبرد. ارتباطی که تا دهه 1740 ادامه داشت و نتیجه آن کنسرتوهای هارپسیکورد و کانتاتاهای غیر مذهبی بود که به عنوان معروفترین آنها میتوان از Coffree Cantata نام برد.
بهترین آثار سباستین باخ
باخ برای موسیقی ارکسترال خود مشهور است، به خصوص کنسرتوهای براندبورگ و سوئیتهای ارکسترال. همچنین کنسرتوهای بسیار محبوبی از جمله دو کنسرتوی ویولون و کنسرتو برای دو ویالون ساخت. (معمولا به عنوان کنسرتوی دوگانه باخ شناخته میشود).
دیگر آثار او عبارتند از: سوئیت برای تکنوازی ویولون سل. قطعاتی برای سازهای شستیدار همچون Goldberg Variations, The well-temered Clavier, و قطعاتی برای ارگ همچون: Schubler Chorales, Taccata and Fugue در ر مینور، و قطعاتی برای موسیقی آوازی همچون St Mattew Passion و Mass در سی مینور.
در میان بهترین آثار باخ میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
کنسرتوهای برندبورگ، واریاسیونهای گُلدبرگ، کنسرتوهای ویولون، سوئیت چلو، و مَس در سیمینور. اگرچه انتخاب اثر در میان این آثار فاخر کاری غیرممکن به نظر میرسد. بنابراین پاسخی فردی و سلیقهای به حساب میآید.
سرانجام زندگی باخ
باخ در 28 جولای 1750 پس از یک عمل چشم ناموفق از دنیا رفت.
نویسنده: نیکُلاس اندرسون
مترجم: شهاب شُکروی