موسیقی یکزبان جهانی است که بهوسیله صداها و نتها، احساسات و افکار انسان را انتقال میدهد. ناشنوایان افرادی هستند که به دلیل مشکلی در حس شنوایی خود، قادر به درک صداها نیستند. اما آیا حس ریتمها و ارتباط با اجزای مختلف موسیقی، حتی بدون درک کامل صداها، برای آنها ممکن است؟ با بررسی این سوال و چالشهای مربوط، جدیدترین تحقیقات و نظریات در این زمینه را مرور میکنیم تا درک بهتری از تاثیر موسیقی در زندگی ناشنوایان پیدا کنیم.
حسکردن موسیقی: کاوش در تجربه ناشنوایان و چگونگی ارتباط بدن ما با صدا
بیایید در نحوه نگاهمان به موسیقی تجدیدنظر کنیم. بحث فقط درباره شنیدن نیست، بلکه در مورد احساس نیز صحبت میکنیم. ایده «حس جسمانی صدا» این تفکر معمولی را که موسیقی فقط درباره آنچه که میشنویم است را به چالش میکشد. این ایده در عوض، نشان میدهد که کل بدن ما موسیقی را درک میکند.
تجربه موسیقی برای افراد ناشنوا یک رهنوردی منحصربهفرد و متفاوت است که از ارتعاشات، حواس دیگر و ارتباط عاطفی بهره میبرد. افراد ناشنوا، بهدلیل نقصان در یکی از حواس پنجگانه، توانمندیهای حواس دیگر خود را بهکار میگیرند تا از موسیقی لذت ببرند.
قشر حسی، هسته اکومبنس، آمیگدال، مخچه و قشر شنوایی از قسمتهای مغزی هستند که در تجربه موسیقی ناشنوایان نقش دارند. قشر حسی به درک لمسی از موسیقی مربوط است که ناشنوایان میتوانند از طریق لمس ارتعاشات و صداهای تولیدشده توسط سازها موسیقی را تجربه کنند.
دریافت ارتعاشات موسیقی در سطح بدن
ارتعاشات موسیقی از طریق سطح بدن احساس میشوند و بهوسیله قدرت پردازشی مغز، این ارتعاشات به تجربه موسیقی تبدیل خواهند شد. این تجربه غنیتر و چندبعدی از موسیقی، این افراد را به جهان موسیقی نزدیکتر میکند. بدن ما بسیار شگفتانگیز است؛ میتواند موسیقی را به روشهای مختلف چه از طریق پوست، ماهیچهها یا حتی در داخل بدن ما احساس کند.
سایر قسمتهای خاصی از بدن ما مانند انگشتان دست، کف دست، انگشتان پا و کف پا نقش ویژهای در احساس موسیقی دارند. استخوانهای ما چیزی بیش از تکیهگاه هستند. آنها بهطور فعال ارتعاشات را احساس میکنند و آنها را از بدن ما عبور میدهند.
هسته اکومبنس، آمیگدال و مخچه در ایجاد وابستگی عاطفی به موسیقی نقش دارند. این احساسات و واکنشها به موسیقی بر اساس تجربیات گذشته و خاطرات ذخیرهشده در ذهن افراد ناشنوا شکل میگیرد. بهعنوانمثال، ناشنوایان ممکن است احساسات مثبت یا منفی نسبت به یک قطعه موسیقی خاص داشته باشند که با خاطرات گذشته آنها ارتباط دارد.
پردازش صداها با پیامهای عصبی
قشر شنوایی که برای پردازش و درک صداها و موسیقی نقش ایفا میکند در مغز افراد ناشنوا وجود دارد. این پردازش صداها بهصورت پیامهای عصبی به مغز فرستاده میشود و در اینجا است که تجربه موسیقی شکل میگیرد. تجربه موسیقی برای افراد ناشنوا تنها به ارتباط با ارتعاشات صدا محدود نخواهد شد، بلکه از طریق موسیقی ویدئوهای بازتولیدشده توسط شبکه هنرمندان حرفهای ناشنوایان (D-PAN) نیز قابلدسترسی است.
این ویدئوها توسط بازیگران ناشنوا و کمشنوا تولید میشوند که متن آهنگ را از طریق زبان اشاره (ASL) بیان میکنند. این رویکرد نهتنها امکان تجربه موسیقی را فراهم میکند، بلکه این افراد را با کلمات و مفاهیم موسیقی آشنا میسازد.
در نهایت باید گفت، تجربه موسیقی برای افراد ناشنوا ترکیبی از احساسات، ارتعاشات، حافظه عاطفی و تفسیر ذهنی است که از سایر تواناییهای حسی آنها بهره میبرد. این تجربه نشان از انعطافپذیری مغز و قابلیت ترکیب حواس پنجگانه در جهت جبران کاهش شنوایی است. چیزی که باعث میشود این افراد بتوانند به نحوی یکی از جنبههای زندگی هنری و انسانی مانند موسیقی شرکت کنند.
تاثیرات موسیقی در زندگی ناشنوایان
موسیقی بر دنیای ناشنوایان تاثیری تمامعیار دارد و اثرات مثبت و منحصربهفردی بر زندگی آنها بهجا میگذارد. این تأثیرات، از جوانب مختلفی دارد:
برقراری ارتباط احساسی
موسیقی، بهعنوان یکزبان بیکلام جهانی، ارتباط احساسی مستحکمی را با ناشنوایان ایجاد میکند. این ارتباطات اغلب از طریق بر انگیختن احساسات و انتقال احساسات مختلف، بدون وابستگی به حواس شنوایی، شکل میگیرد.
تاثیرات عاطفی و روحی
موسیقی، این توانمندی را دارد که حالتها و احساسات مختلف را در ناشنوایان ایجاد کند و ایشان را به عمق حس موسیقی ببرد. این تاثیرات احساسات شادی، انگیزشی، یا حتی آرامش را در زندگی روزمره آنها ایجاد میکنند.
توسعه استعدادهای هنری
موسیقی بهعنوان یک هنر، به ناشنوایان فرصتی میدهد تا استعدادهای هنری خود را کشف و توسعه دهند. این ارتقا هنری میتواند به آنها احساس موفقیت و رضایت شخصی ببخشد و حتی به آنها اجازه میدهد تا هویت هنری خود را شکل دهند.
ارتقای تجربه حسی
موسیقی، بهواسطه ارتعاشات و لرزشهای صوتی، تجربه حسی برای ناشنوایان بهوجود میآورد. این تجربه، از طریق حواس مختلف از جمله لامسه و حتی احساس تغییرات مکانیکی در بدن، به یک تجربه موسیقی چند حسی تبدیل میشود.
تاثیر بر ترکیب اجتماعی
موسیقی، بهعنوان یک ابزار ارتباطی، ناشنوایان را با جامعه اطراف به شکلی جذاب و مفید مرتبط میکند. آنها از طریق مشارکت در گروههای موسیقی و هنری، ارتباطات جدید برقرار خواهند کرد و احساس وابستگی به جامعه را تجربه میکنند.
بهطورکلی، موسیقی به ناشنوایان امکان میدهد تا به ابعاد جدیدی از زندگی خود بنگرند و از تاثیرات مثبت و شگرفی که این هنر در زندگیشان دارد، بهرهمند شوند.
نقش تکنولوژی در تقویت درک موسیقی در ناشنوایان
تکنولوژیهای نوینی برای کمک به ناشنوایان در درک موسیقی درحالرشد و توسعه هستند. این تکنولوژیها درحالتوسعه هستند و احتمال دارد در آینده تغییرات و بهبودهای بیشتری داشته باشند. برای مثال یکی از آنها، استفاده از تکنولوژیهای هوش مصنوعی و اپلیکیشنهای موبایل است.
در این زمینه اپلیکیشنهایی مخصوص ناشنوایان طراحی شدهاند که از طریق ترجمه صوت به متن یا ارائه نمایشهای تصویری، موسیقی را برای آنها قابلدرک میسازند. این اپلیکیشنها الهامبخش هستند و به ناشنوایان این امکان را میدهند تا جزئیات و احساسات مختلف موسیقی را درک کنند.
سیستمهای هوش مصنوعی
برخی از سیستمهای هوش مصنوعی قادر هستند تا صداهای موسیقی را به سیگنالهای تصویری یا لمسی تبدیل سازند تا ناشنوایان درک صحیحی از موسیقی داشته باشند. برای نمونه تکنولوژی لباسهای صوتی برای ناشنوایان را میتوان مثال زد. تکنولوژی جدیدی که موسیقی را به زندگی آنها میآورد. برای ایجاد تجربه موسیقی برای ناشنوایان، این نوآوری جدید به نام لباس صوتی (Sound Shirt) توسط شرکت CuteCircuit طراحی شده است.
این لباس منحصربهفرد ۱۶ حسگر و ریز محرک دارد که بهطور همزمان با پخش موسیقی، احساسات را به بدن منتقل میکند و این امکان را برای ناشنوایان فراهم میآورد که احساس شنیدن موسیقی را تجربه کنند. Sound Shirt به یک سیستم کامپیوتری متصل میشود که صداها را از میکروفونهای محیطی در نزدیکی مثلا در یک کنسرت دریافت میکند و بهوسیله ریز محرکهای تعبیهشده در پارچه لباس، آنها را به شکل یک تجربه لمسی به ناشنوایان انتقال میدهد.
تکنولوژی بهکاررفته در SoundShirt
از طریق این تکنولوژی، ناشنوایان قادر هستند بهطور زنده از کنسرتها و سمفونیها لذت ببرند. CuteCircuit با طراحی این لباس، به ناشنوایان این امکان را میدهد که بهطور کامل در تجربه یک کنسرت موسیقی شرکت داشته باشند. ریز محرکهای لباس SoundShirt، در تاروپود پارچه قرار دارند که صداها را به زبان لمسی روی پوست افراد ترجمه میکنند. این لباس، بدون نیاز به سیم، با الیاف رسانا بافته شده و از نظر پوششی مشابه لباسهای معمولی است.
توسط یک نرمافزار، موسیقی به دادههایی تبدیل میشود که به شکل بیسیم به ریز محرکهای پارچه لباس انتقال مییابند. محققان با تحلیل نقشهای از تاثیر صداهای هر ساز بر روی اعضای بدن، امکان ایجاد حس موسیقی برای ناشنوایان را فراهم میسازند.
این لباس صوتی 4 هزاردلاری، نهتنها یک تکنولوژی پیشرفته است، بلکه حس لذت و شادی از موسیقی را به ناشنوایان باز میگرداند. این لباس به ناشنوایان این امکان را میدهد که از موسیقی به شکلی کاملا جدید لذت ببرند و تجربه یک کنسرت زنده را در ذهن خود خیره کنند.
آموزش موسیقی به ناشنوایان
آموزش موسیقی به ناشنوایان یک راه مناسب و جذاب برای ورود آنان به دنیای موسیقی است. یکی از ابزارهای موسیقی که برای این منظور بهکار میرود، هنگ درام در نظر گرفته میشود. آموزش هنگ درام با استفاده از تصاویر، نمودارها و لمس، ناشنوایان را قادر میسازد تا با الگوهای ریتمی و ملودیک موسیقی آشنا شوند. این ساز موسیقی با ساختاری که دارد امکان لمس نتها و اجرای ریتمهای مختلف را فراهم میسازد.
علاوهبر هنگ درام، آموزش پیانو نیز یک گزینه دیگر است که میتواند به ناشنوایان کمک کند تا با عمیقترین ابعاد موسیقی آشنا شوند. آموزش پیانو با استفاده از تصاویر نمایشی و لمس مفهوم کلاویهها، نتها و ریتمها را به شیوهای قابلدرک برای افراد ناشنوا ارائه میدهد.
این ابزار موسیقی کلاسیک و چندلایه موسیقی را به یکزبان ملموس و قابلدرک برای ناشنوایان تبدیل میسازد تا آنها زیباییهای هنر موسیقی را بشناسند و با آن ارتباط داشته باشند. آموزش موسیقی به ناشنوایان نهتنها یک راه برای یادگیری مهارتی هنری است، بلکه این امکان را هم ایجاد میکند که حس و احساسات مربوط به موسیقی را به شکل مستقیم تجربه کنند. این تجربه باعث میشود که ناشنوایان بهعنوان یک شخص فعال در دنیای موسیقی حضور یابند.
جمعبندی
موسیقی بهعنوان یکزبان مشترک جهانی، قابلیت درکشدن توسط همه افراد و حتی ناشنوایان را دارد. با بهرهگیری از فناوریهای مدرن و توسعه روشهای آموزش موسیقی به ناشنوایان، این گروه از افراد میتوانند لحظاتی از زیباییها و احساسات عمیق موسیقی را تجربه کنند. با ایجاد ابزارها و تکنولوژیهایی که به ناشنوایان این امکان را میدهند تا با ویبرهها، نورها یا حتی اطلاعات تصویری، ارتباط عاطفی و هنری خود را با موسیقی تقویت سازند.